نشریه ادبی( لچک بانو)
لچک بانو
لچک بانو
نگارش نشریات ادبی امروز سبک روان و گویا تری را نسبت به نگارش نشریات در گذشته پدید آورده ؛به نحوه ای که درون مایه ی آن به شیوایی هر چه بیشتر کلام در بیان مسائل اجتماعی ،سیاسی ،اقتصادی و ...اشاره دارد؛امروزه نگارش متون نشریات ادبی دریچه ی متفاوتی از نگرش را به مسائل اجتماعی را پیش دیدگان بشر گشوده ؛دریچه ای که افقی از حقایق و گذر زمان را به معنای واقعی در میان موجی از کلمات به تصویر کشیده ،و مخاطب می تواند ارتباط معنای بین کلمات و وقایع موجود در جامعه را در ابعاد اجتماعی ، سیاسی و اقتصادی درک کند.
در زیر نمونه ای از متن نشریه ادبی در بعد اجتماعی را مورد بررسی قرار می دهیم ؛تا بتوان به درک عمیق تری از بیان برسیم.
لچــــــــــک بـانو
لچک بانو
لچک بانو همان دخترک ایل بود و حرمت طالیفه
همان مادر رود بود و دختر صحرا...
تاکمر شالی می بست و تاج از لچک به روی گیسوانش می بافت و دست در دار زندگی می زد ،گلیمه روزگار می بافت...
لچک بانو تنور نان ش همیشه گرم بود ،شکم روزگار از برکت نان سفره ی ییلاقیش سیر سیر ...
کوزه هایش ازآب لب چشمه لبریز و سیراب بود گنجشکک روی شاخه از لطف باران چشمانش...
لچک بانو چادر سیاه شبش تنها پناه کودکانش بود وجودش چارستون سیاه چادر ...
لچک بانو مادر ایل غیورم بود و همدم صحرا و رودخانه ...
لچک بانو حتی نوازش هایش پناه پونه های وحشی دشت و کمر بود و مرحم پینه های زخم خورده ی دست های بابا...
لچک بانو برای کوه ،دشت و چشمه مادر بود و برای ایل بزرگم یه آوازه ...
لچک بانو همان دخترک سرکش صحرا بود ...
لچک بانو همان گرمای آتش زیر خاکستر در زمستان بود ...
متن فوق از نوشته های نویسنده فهیمه جهانیان در قالب نشریه ادبی است.که در بهمن ماه 1403به رشته ی تحریر کلام در آمده.